فلسفه و نماد های شب یلدا
شب يلدا در خراسان به ” شب چله ” معروف و دارای قدمت زیادی هست . مردم دراين شب با شركت تو شب نشينيهاي طولاني و خوردن انواع ميوه و تنقلات سعي می کنند این طولانی ترین شب سال رو به بهترین نحو بگذرونند. مردم اين منطقه براي استقبال اولین روز از سردترين فصل سال تا آنجا كه بتونند در خريد ميوههاي مخصوص شب يلدا مثل هندوانه ، انار و خربزه كوتاهي نميكنند.
يكي از آيينهاي ويژه شب يلدا در استان خراسان جنوبي مراسم “كف زدن” هست. در اين مراسم ريشه گياهي به نام چوبك رو كه در اين ديار به “بيخ” مشهور هست، در آب خیس میکنند و بعد از چند بار جوشاندن، در ظرف بزرگ سفالي به نام “تغار” ميريزند. مردان و جوانان فاميل با دستهاي از چوبهاي نازك درخت انار به نام “دسته گز” این مایع رو آنقدر هم ميزنند تا به صورت كف دربیاد و اين كار بايد در محيط سرد انجام بشه تا این مايع كف كنه. كف آماده شده با مخلوط كردن شيره شكر آماده خوردن شده و بعد از تزيين با مغز گردو و پسته برايپذيرايي مهمانها برده ميشه. در اين ميان گروهي از جوانان قبل از شيرين كردن كفها با پرتاب اون به سمت همديگه و ماليدن كف به سر و صورت هم شادي و نشاط را به جمع مهمانان میارن.
در استان اصفهان هم از قديمالايام آيينهاي ويژهاي وجود داشته كه كم و بيش هنوز هم ادامه داره.به باور اصفهانيهاي قديم ، زمستان به دو بخش “چله” و “چلهكوچيكه” تقسيم ميشد كه موعد چله از اول ديماه تا ۱۰بهمن بود اما “چله كوچيكه” از دهم بهمن آغاز ميشد و تا سي بهمن ادامه داشت. البته آيين برگزاري شب چله در اصفهان به دو نام”چله زري” (ماده) و”عمو چله”(نر) تقسيم ميشه چون از گذشته تاحالا همه موجودات و اشياء را بر اساس جنس مذكر و مونث تقسيم ميكردند. اصفهانيها دوشب را به عنوان شب چله برپا ميكردند و آيينهاي مخصوص به اين شب را انجام میدادند.آيين شب چله در شهر اصفهان خانوادگي برگزار ميشده است و خانوادههاي اصفهاني با پهن كردن سفرهيي با عنوان ” سفره شب چله ” ، اين شب را گرامي ميداشتن
هندوانه بهعنوان نمادي كروي كه بیرونش سبز و داخلش قرمز هست وسمبل خورشيد محسوب ميشه،بهعنوان مهمترين ميوه بر سر سفره چله قرار ميگيره. از بخشهاي دیگه اين آيين در اصفهان قديم پهن كردن تمام لباسها و رخت خوابها در هواي آزاد در مقابل خورشيد با هدف خوش آمدگويي به “عمو چله” و “چله زري” بوده .
در استان كرمانشاه هم كه از شهرهاي باستاني و كهن ايران زمين هست ، شب يلدا جايگاه ويژهاي در بین مردم داشته و همواره با مراسم زيبا و با شكوهي همراه هست.مردم استان كرمانشاه براساس آييني كهن در اين شب بيدار ميمانند تا با شعر خواندن، قصه گفتن، فال حافظ گرفتن و آجيل خوردن با مادر جهان در زادن خورشيد همراهي و همدردي كنند. ميوههايي نيز دراين شب خورده ميشود كه به گونهاي نمادي از خورشيد است مانند هندوانه سرخ، انار سرخ، سيب سرخ و يا ليموي زرد ، قصههايي از عشق جاودانه شيرين و فرهاد، رستم و سهراب، حكايت حسين كرد شبستري و خواندن اشعار زيبا ودلنشين شامي كرمانشاهي در گذشته نقل مجالس شب يلدا در كرمانشاه بود. آن روزها افراد فاميل بنا بر رسمي ديرينه به خانه بزرگترين فرد فاميل كه معمولا پدر بزرگ و مادر بزرگ بودند ميرفتند و باتكاندن برفهاي زمستان از لباس هايشان در گرماي آرامش بخشكرسي فرو ميرفتند. افراد فاميل بر سر يك سفره باهم شام ميخوردند و بر روي سفره مخصوص اين شب خوردنيهاي متنوعي چيده ميشد. خوردنيهايي مثل آجيل ، راحت الحلقوم، مشكلگشا، شيريني محلي دست پخت مادر بزرگها به خصوص نان شيريني معروف ” نان پنجرهاي، كاك و نان برنجي “، و ميوههايي مثل انار، سيب و هندوانه كه نگين اين سفره بود.
يلداي تهران قديم هم با ميوههاي تازه فصل پاييز ، ميوههاي خشك شده تابستان آجيل مخصوص ، شيريني و هندوانه به صبح ميرسيد. تهرانيان قديم درهمه اعياد خود سنت حسنه جمع شدن افراد خانواده در منزل بزرگتر خانواده را انجام میدادند و همه فرزندان خانواده خونه مادر و پدر جمع ميشدند. از سنن يلداي تهران ، صرف ميوههاي تابستاني از جمله هندوانه است. آجيل شب يلدا هم از ديگر خوراکیهای این شب هست كه تركيب آن نشاني از اعتقاد و تجربه اهالي تهران قديم به خواص گوناگون ميوههاي خشك شده است كه با عنوان ” آخشيج “(تضادها)كاربرد داشته است. ولي تهرانيها شب يلدا را همه ساله جشن ميگيرند تا سنتهاي زيباي قديم در لابلاي زندگي مدرنيته شهرنشينيشان حفظ شود.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.